فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
زنگ تفریح - ஜ♥*•.ღ☆دنیاوتقلب بچگی قشنگتره نه؟ஜ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























ஜ♥*•.ღ☆دنیاوتقلب بچگی قشنگتره نه؟ஜ

teddy loves youسلام دوستای گلم.خوبین؟چطورین؟چرا هیچکدومتون نیستین نامردا؟دلم براتون تنگیده.خبریه من نمی دونم؟teddy loves you

teddy loves youزهرا که کلا بی خیال ما و وبلاگ شدهteddy loves you

teddy loves youمنم به خدا تا حالا که آپ نمی کردم درگیر بودم و آپم نمیومدteddy loves you

teddy loves youفریده هم که از اول ماه رمضون تا حالا آب شده رفته زیر زمینteddy loves you

teddy loves youیه ملیکا بود که از همه بیشتر شور و شوق داشت که اونم کم پیدا شدهteddy loves you

Hearts

شکلکــ های آینـ ـ ـازدلم هوای زنگ تفریح های مدرسه رو کرده،شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازآخه شما که نمی دونید زنگ تفریح های ما چطوری بود.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازما که سر کلاس بودیم تا زنگ می خورد،بچه ها طبق عادت یک بزن و بکوبی راه می انداختن شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز که هر کی میومد اونجاشکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـاز فکر می کرد یه پارتی خفن رفته نه مدرسه.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازالبته این بچه هایی که گفتم فقط گروه ما نبود بلکه کل بچه های کلاس بودن به لا استثنا.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازهرکی مشغول یه کاری بود.هممون در کنار اینکه وسایلمون رو جمع می کردیم مشغول های وهوی هم بودیم.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازیه سری دست می زدن،یه سری دیگه فقط هوووووووووو می کشیدن که منم جز اونها بودم شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازو سه چهار نفر از بچه ها هم که خیلی خوب بلد بودن روی میز بزنن رو میز می زدن علی الخصوص سمانه.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازچون کلاس ما آخر هر زنگ دست زدن کارش بود و عادت فراموش نشدنی داشت،شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازبعضی از بچه های کلاس های دیگه هم به کلاس ما میومدن.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازخلاصه انقدر سر وصدا می کردیم که معلم بیچاره با قیافه ی عبوس و نچ نچ کردن ،شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازتند تند وسایلش و دفتر نمره را برمی داشتن و از کلاس ما پا به فرار می گذاشتن.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازالبته خیالمون هم از بابت مدیر و معاون راحت بود شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازچون کلاسممون طبقه سوم بود و امکان نداشت که صدای جیغ و هورا هامون تا دفتر بره.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازولی با این حال یه بار معاونمون می خواست یه چیزی به بچه های کلاس بگه که از قضا آخر زنگ به کلاس ما رسید شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازو وقتی هم که دید ما داریم جیغ می کشیم عصبانی شد و به دبیرمون گفت برای همشون یه دونه منفی بزار شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازو بعدش هم حرفش رو نگفته رفت.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازیه بار دیگه هم که من سر کلاس نبودم اینطور که بچه ها گفتن مدیرمون صدارو شنید و اومد سر کلاس.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازاون موقع هم که زنگ آخر بود تا بچه ها مدیر رو دیدن پا به فرار گذاشتن و کلاس در یک ثانیه خالی شد شکلکــ های آینـ ـ ـاز

شکلکــ های آینـ ـ ـازو فردا هم سر صبحگاه گفت که بچه های کلاس یاسمن6 نمی تونن به اردو بیان که خدارو شکر کل اردو کنسل شد.شکلکــ های آینـ ـ ـاز

teddy loves you«زهرا که فعلا نیست.فریده و ملیکا لطفا شما توی این وبلاگ بترکونید»teddy loves you

شکلکــ های آینـ ـ ـازفعلا بایشکلکــ های آینـ ـ ـاز


نوشته شده در یکشنبه 90/5/30ساعت 10:35 عصر توسط (¯`v´¯)فاطمه(¯`v´¯) نظرات ( ) |


Design By : Pichak