زهراچرا بهت اس مي دوم نمي جوابي
قرار بود با زينب بريم بيرون راس ساعتي که قرار بود اونجاباشه زنگ زده ميگه من نمي تونم بيام مهمون دارم اينقد حرصم گرفت که نگو اخه من لباس پوشيده بودم حاضرو اماده اعصابم اينقد خوردشددددددددد
بعد زنگيدم به دنيا بااون رفتم کليييييييييي هم خوش گذشت
کجاييي؟؟؟چرا تلفن خونتون رو نمي جوابي؟؟؟